رهبر آینده فناوری
به گزارش هدا بلاگ، چند ماه پیش ترامپ مدت ها بر شرکت بایت دنس فشار وارد کرد تا این شرکت اپلیکیشن تیک تاک را به شرکت مایکروسافت بفروشد، اما این فشار ها در نهایت به واکنش پکن منجر شد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرنگاران به نقل از فایننشال تایمز، تنش ها بین چین و آمریکا در ماه های اخیر شدت بیشتری پیدا نموده و در حوزه فناوری، تحولات سرعت بالاتری داشته است. چند ماه پیش ترامپ مدت ها بر شرکت بایت دنس فشار وارد کرد تا این شرکت اپلیکیشن تیک تاک را به شرکت مایکروسافت بفروشد، اما این فشار ها در نهایت به واکنش پکن منجر شد. چین از یکی از ابزار های فشار که خود ترامپ از آن بهره می برد استفاده کرد، یعنی کنترل صادرات.
مقامات چینی فهرست محدودیت صادرات را تغییر دادند تا شامل الگوریتم ها هم بگردد. الگوریتم ها بدون شک مهم ترین دارایی تیک تاک است. این اقدام تا اندازه زیادی یک اقدام سیاسی است. تیک تاک در مقایسه با شرکت هوآوی که سازنده تجهیزات نسل پنجم اینترنت است اهمیت بسیار کمتری دارد، اما همان طور که یکی از سرمایه گذاران به من گفت، چین مایل نیست به دولت آمریکا اجازه دهد نقش یک نیرو برای اعمال فشار در حوزه فروش تیک تاک را بازی کند. با آنکه قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پکن کوشش می کرد از هرگونه افزایش تنش با این کشور اجتناب کند. اما برای چین، دفاع از اهداف خود یک اولویت است.
نکته دیگر این است که اقدام پکن برای جلوگیری از منعقد شدن یک قرارداد نشان می دهد نه فقط آمریکا، بلکه چین نیز در جهت جدایی از آمریکا در حوزه فناوری در حرکت است. از پیش اقتصاد های نوظهور به بازاری بزرگ تر از بازار آمریکا برای کالا های صادراتی چین تبدیل شده اند. برنامه بزرگ راه ابریشم قرن 21 چین و دیپلماسی تجارت محور این کشور در جا هایی نظیر آفریقا و خاورمیانه در کنار ظهور یوآن دیجیتال سبب خواهد شد برای چین افزایش صادرات به کشور هایی غیر از آمریکا آسان تر گردد. دولت آمریکا سعی نموده به وسیله مسدود کردن دسترسی شرکت هوآوی به نرم افزار ها و تراشه های ساخت آمریکا، کوشش های پکن را خنثی کند، اما تمام متخصصانی که من با آن ها صحبت کردم معتقدند این گونه اقدامات آمریکا نمی تواند برای تحقق هدف بلندمدت چین یعنی جدایی از اکوسیستم فناوری آمریکا مانع پدید آورد. در واقع اقدامات آمریکا سبب شده چین با سرعتی بیشتر به سوی ایجاد صنعت فراوری تراشه حرکت کند.
از سوی دیگر چین توانسته به منابعی نظیر مقالات علمی و حتی نوآوری های شرکت های آمریکایی دسترسی داشته باشد. این شامل دستاورد ها در حوزه هوش مصنوعی است. این فرایند ها در حالی ادامه دارد که تدابیر حقوقی چین برای حفاظت از دارایی های معنوی خود سختگیرانه تر شده اند. حالا یک سوال جالب مطرح می گردد: آمریکا مرکز پیشرفته ترین فناوری ها و نوآوری هاست، اما در آینده کدام کشور در این زمینه پیشرو خواهد بود؟
می توانید استدلال کنید که چین راحت تر می تواند با استفاده از منابع خود، نوآوری را ارتقا دهد و به فراوری کالا های مصرفی بپردازد. بخش فراوری کارخانه ای چین یک بخش بزرگ، توانمند و خودکفاست. مسلما این کار برای چین بسیار آسان تر از کاری است که آمریکا میخواهد انجام دهد یعنی بازسازی زنجیره های عرضه که طی چند دهه اخیر به شرق منتقل شده اند. چین دارای یک سیاست صنعتی ملی منسجم است و حالا می تواند از آن بهره ببرد. آمریکا چند دهه پیش همزمان با تقویت نئولیبرالیسم این سیاست را رها کرد، زیرا طبق اصول نئولیبرالیسم، سرمایه، کالا و نیروی کار باید بدون هیچ گونه محدودیت دولت، جریان داشته باشد. در چند دهه اخیر سیاست گذاران آمریکایی به انتقال بخش هایی از زنجیره عرضه صنعتی به خارج، کوچک یا انحصاری شدن آن و نیز به تبعات این فرایند در دوران های اضطراری فکر ننموده اند. تمرکز بر کارآیی اقتصادی به جای تاب آوری سبب شده شرکت های آمریکایی در دوران های رکود به جای استفاده از فرصت پدید آمده برای آموزش نیروی کار و تغییر خطوط فراوری به اخراج نیروی کار اقدام نمایند. کشور های دیگر به ویژه آلمان برخلاف آمریکا، بیشترین بهره را از دوران های رکود برده اند. به همین دلیل است که شرایط اقتصادی آمریکا، چین و آلمان هم اکنون بسیار شبیه شرایطی است که آن ها پس از بحران اقتصادی سال 2009 داشتند. در آن موقع مثل حالا، آلمان شاهد رشد سریع اقتصاد بود. یک دلیل اصلی این رونق، افزایش همکاری اقتصادی با آسیا بود و چین نیز شرایط خوبی داشت. صادرات چین، هم در آن موقع و هم حالا به سرعت رشد نموده است، زیرا در این کشور به کسب وکار های کوچک و بزرگ به سرعت وام داده شده، اما در آمریکا در سال های متمادی مشکل اشتغال حل نشد. چین و آمریکا فناوری هایی دارند که باید از آن محافظت نمایند و ابزار های اقتصادی در اختیارشان است که می توانند از آن برای حفاظت از فناوری های یاد شده بهره ببرند. اما افق کوتاه مدت چین بسیار مثبت تر به نظر می رسد. ظاهرا جدایی، یک جاده دوطرفه است.
منبع: خبرگزاری دانشجو