سفر با رووس؛ لوکس ترین قطار جهان در آفریقای جنوبی
به گزارش هدا بلاگ، بازدید از زیبایی های آفریقا، آرزوی بسیاری از گردشگرانی است که به دنبال یافتن ناشناخته ها و لذت بردن از جاذبه های طبیعی بکر آن هستند. تصور کنید که چنین موقعیتی برای شما فراهم شده و از آن بهتر اینکه این جاذبه ها را می توانید در حالی که سوار بر لوکس ترین قطار جهان هستید، ببینید.
جهت دریافت مشاوره سفر با تور مسافرتی کانادا با ما همراه باشید، سفر به آبشار نیاگارا و شهرهای پیشرفته تورنتو و مونترال را در کنار ما تجربه کنید.
شروع سفر
ساعت 2 بعد از ظهر یک روز عادی آفتابی در آفریقای جنوبی است و 35 مسافر قطار مسافری رووس برای سفر از پروتوریا به کیپ تاون در سالن انتظار ایستگاه پارک تاریخی پایتخت جمع شده اند. آنها از نوشیدنی ها و خوراکی های موجود در سالن استفاده می نمایند و نام و ملیت یکدیگر را جویا می شوند. این مسافران اهل کشورهایی مثل آفریقای جنوبی، آنگولا، اسلوونی، آلمان، بریتانیا، ایالات متحده، امارات و استرالیا هستند. حداقل 13 استرالیایی پیروز به خرید بلیط لوکس ترین قطار دنیا یا همان قطار Pride of Africa شده اند. برای یافتن یک جای مناسب در قطار احتیاجی به هیچ عجله و ازدحامی نیست. ساعات اولیه بعد از ظهر آدینه، زمان سوار شدن به قطار است ولی رسیدن به مقصد که همان شهر کیپ تاون در فاصله 1700 کیلومتری پروتوریا است، زودتر از ساعت 6 عصر یک شنبه نخواهد بود. مدیر برنامه، دامین سادی (Damian Sadie) با گرمی به حضار خوش آمد گفته و با لبخندی بر لب، برنامه حرکت را اعلام می نماید و البته تذکر می دهد که امکان هرگونه تاخیر در حرکت قطار نیز وجود دارد. او در ادامه می گوید:
ما کوشش می کنیم تا بهترین ها را برای شما فراهم کنیم. شاید بتوانیم تا شش ماه آینده، همه مسافران را به مقصد برسانیم!...(همه مسافران می خندند).... اما به هر حال به دلیل احتیاج به استراحت، اشکالات احتمالی، دزدیده شدن کابل های مسی یا حتی وجود حیوانات مرده روی ریل، تأخیراتی را خواهیم داشت.جمله ای هم از یک پروفسور چینی به نام لائو تزو (Lao Tzo) نیز در بروشور زیبا و جالب قطار نوشته شده با این مضمون کهیک مسافر خوب، هیچ برنامه ثابت و دقیقی برای سفر ندارد و دلش نمی خواهد برسد. وی ادامه می دهد:
مسافرت با قطار رووس و ورود به کابین های لوکس آن، به معنی ورود به سلیقه، ورود به امکانات، ورود به آرامش و از همه مهم تر سفری راحت و پر از احساس است. علاوه بر همه این موارد، امکاناتی مدرن و همه نوع تسهیلات برای راحتی شما در این قطار فراهم شده است. ممکن است در خصوص امکان استفاده از اینترنت وای فای یا تلفن همراه بخواهید بپرسید. باید بگویم، پاسخ من منفی است. هیچ گونه امکانی برای استفاده از این تجهیزات در قطار وجود ندارد مگر در کیمبرلی (Kimberley)؛ یکی از دو توقف گاه برنامه ریزی شده این قطار. لذت های بزرگی که در این قطار آنها را تجربه خواهید کرد شامل غذاهای خوشمزه، نوشیدنی های عالی، مناظر فوق العاده، یافتن دوستان جدید و غیره است. با تمهیداتی که در نظر گرفته ایم، برایمان مهم است که استفاده از این لذت ها برای مسافران، با سر و صدا و بلند صحبت کردن حتی یک نفر از شما با تلفن همراه به هم نخورد.به نظر من این لوازم، یک نوع پلیدی مدرن هستند. مطمئن باشید اگر نمونه ای از آنها مشاهده گردد، توقیف شده و در انتها سفر به مزایده گذاشته خواهد شد. تمام مسافران می خندند. می گویند:
چه شوخی بامزه ای. امکان ندارد.مدیر بازهم ادامه می دهد:
حتی اینجا تلویزیون هم نداریم. اما کتابخانه ای داریم که در آن می توانید از کتاب های مهیج یا خیال انگیزی که ما به شما قرض خواهیم داد، بهره ببرید. همچنین می توانید از منظره رشته کوهها، دشت ها، شهرها و تونل هایی (که یکی از آنها 5/13 کیلومتر طول دارد) و با قطار به آرامی از کنارشان گذر خواهیم کرد لذت ببرید. از همه این مواردی که گفتم می توانید در روز و شب، در کابین راحت خودتان، در کافه قطار یا در فضای باز مربوط به قطار بهره ببرید و لذت ببرید. پس خوش باشید. برای من، فراغت خاطر و آسودگی در قطار رووس، جزیی از یک سفر خاطره انگیز و فراموش نشدنی 12 روزه آفریقای جنوبی است که بر مبنای سفرهای بیل پیچ (Bill Peach) در سیدنی طراحی شده است.ایده و الهام تشکیل این شرکت، از طرف یک مجری پیروز تلویزیونی و پیشگام در گردشگری که در آگوست سال 2013 در سن 78 سالگی از دنیا رفت ایجاد شد. وظیفه اصلی شرکت، بر سازماندهی تجربیات مستقل و اختصاصی برای مسافران شخصی یا گروه های کوچک است.
روز اول
سفر من از صبح همان روز شروع شد. برنامه اولیه این بود که به همراه یک راهنما، بازدیدی هیجان انگیز از شهر ژوهانسبورگ و به طور اختصاصی از شهرک سووتو (Soweto) داشته باشیم. مهم ترین بخش از بازدید این شهرک، دیدن محل زندگی نلسون ماندلا رییس جمهور سابق و خالق آفریقای جنوبی مدرن امروزی بود. بعد از این برنامه نیز، گشت و گذاری 2 روزه از شهر کیپ تاون و به ویژه نوار ساحلی آن را در برنامه داشتیم که پس از آن نیز باید برای دیدن جاذبه های فوق العاده طبیعت، به دو کشور دیگر آفریقایی به نام های بوتسووانا و زامبیا می رفتیم. در بازدید از هر کدام از این جاذبه ها و مکان ها، وسایل راحتی فوق العاده ای برایمان فراهم شده بود، غذاها عالی بودند، راهنماها با آگاهی کاملی همراهمان بودند و از همه مهم تر تجربیات خاطره انگیزی را بدست آوردیم. قبل از پرواز نیز، این شرایط برایمان فراهم شد تا بتوانیم در موزه راه آهن موجود در پارک پایتخت، از قطار بخار قدیمی و جالب بازدیدی داشته و گپ و گفتی هم با کارکنان آن داشته باشیم. پس از آن نیز به همراه مهمانداران، به اتاق های بسیار لوکس خود همراهی شدیم. درون قطار، اتاق ها تماما از چوب کاج و صنوبر ساخته شده و با دکوراسیونی بسیار شیک، کلاسیک و راحت که می شد در آن خاطرات دوران گذشته را برای بیشتر علاقمندان به راه آهن فراهم کرد، تزیین شده بودند. درون کابین، اثری از وجود اینترنت وای فای یا تلویزیون دیده نمی شد ولی در آن، یک تخت خواب بزرگ و گرم، قفسه هایی برای قرارگیری چمدان ها، یک حمام اختصاصی، عکسهایی از کسانی که در استخر بالای آبشار ویکتوریا بودند (در فصل خشک) و یک دستگاه تلفن برای ارتباط با مهماندار قرار داشت. زمان به سرعت سپری شد و بالاخره راه افتادیم. در خارج از شهر جاکاراندا (Jacaranda City)، به سمت معدن طلای ویت واترزرند (Witwatersrand) در حرکت بودیم. مجسمه بزرگ ماندلا در جنوب شهر ژوهانسبورگ نیز پملاقات بود. اما چند لحظه بعد...، به نظر می رسید که در حال برگشتن هستیم! مدیر قطار، جو ماتالا (Joe Mathala) هم آن را تایید کرد و گفت که واقعا همینطور است. او توضیح داد:
قطار رووس باید همواره از حرکت دیگر قطارهای عمومی موجود در جهت تبعیت کند. در بعد از ظهر امروز آشفتگی هایی در شبکه راه آهن اتفاق افتاده که ما مجبوریم برگردیم و منتظر دستور حرکت بمانیم.ماتالا که به مدت بیش از 30 سال برای قطارهای رووس کار می نماید، یک نسخه از نقشه و برنامه جهت حرکت را آماده کرد که باید در هر توقف گاه، برای آنالیز و تایید توسط ماموران مربوطه، تحویل گردد. در این نقشه، جزییات هردقیقه از حرکت قطار، تغییرات مأموران آن در هر بخش از سفر تا کیپ تاون و لیست زمان های رسیدن و ترک هر یک از حداقل 146 ایستگاه موجود در طول جهت گنجانده شده بود. این ایستگاه ها و مناطق، اسامی جالبی مانند رودخانه مودر (Modder)، محل جنگی معروف بائر (Boer) بین انگلیسی ها و بومیان در سال 1899، گوزن یال دار وحشی (Wilde Beeste)، رودخانه نارنجی، غزال آفریقایی (Springbok) و سه خواهران داشتند. مدیر می گوید:
هیچ گونه نگرانی وجود ندارد. تا حدود 2 ساعت دیگر، با سرعتی در حدود 60 کیلومتر در ساعت، به سمت جنوب به راه خواهیم افتاد تا بتوانیم زمان را نیز جبران کنیم. توجه کنید که حرکت قطار همواره آرام نخواهد بود و همه مسافران باید همواره خوب به تذکرات دقت نمایند.مدیر در ادامه می گوید:
قطاری که با آن در حال سفر هستیم، به شکل ها و در شرایط مختلفی نگهداری شده است. اگر خوابی سبک دارید و در نیمه شب از خواب بیدار شدید و احساس کردید که قطار با سرعت بالایی در حال حرکت است، مطمئن باشید این فقط حسی است که ممکن است در اثر حرکت به شما دست داده باشد و ما در همه اوقات کوشش می کنیم تا یک سفر امن و راحت را برایتان فراهم کنیم.او می افزاید:
مهمانان از ساعت 7:30 شب می توانند برای شام به سالن پذیرایی مراجعه نمایند. لباسی که باید برای شام به تن داشته باشید، باید یک لباس رسمی باشد؛ ما یک منوی خاطره انگیز از انواع غذاها را با کیفیت بسیار بالا در اختیار شما قرار می دهیم که در کنار آن نیز انواع نوشیدنی های مخصوص آفریقای جنوبی نیز سرو می گردد.شام شب اول، حلزون های گریل شده با سس مخصوص هلندایز (Hollandaise) که طعم لیمو داشت آماده شده بود. در کنار این غذا، کباب بره بدون استخوان کارو (Karoo)، پوره سیب زمینی، یک بسته لوبیا سبز و قارچ نیز قرار داشت. مهمانان حتی می توانستند ماهی یا خوراک سبزیجات را نیز انتخاب نمایند. دسر هم شامل یه نوع پنیر مخصوص با رگه های آبی به نام بولند (Boland) در کنار خربزه، پیازچه و رزماری که با نان های کوچک و خوش طعم دم کشیده بود و پودینگ مخصوص خامه دارچینی بود. با این اوضاع، چطور می توان به فکر حساب کردن کالری غذاها در این سفر 52 ساعته با قطار بود.
روز دوم
روز دوم، یک روز آفتابی اما خنک بود. روز دوم، شاید در نظر اول این گونه به نظر برسد که نصف زمان سفر رفته و در میانه آن هستیم. ولی برای امروز، خاطرات و جاذبه های دیگری انتظار ما را می کشند. به محض تمام شدن صبحانه، با منظره جالب و بسیار زیبایی از پرواز دست جمعی بیشتر از 20000 فلامینگوی کوچک و خوش رنگ که وسعت زیادی از یک دریاچه کم عمق را به مانند یک پتوی زیبای صورتی رنگ پوشانده بودند روبرو شدیم. پس از 15 دقیقه، قطار افتخار آفریقا دقیقا سر وقت به ایستگاه زیبا و باوقار کیمبرلی معروف به پایتخت الماس دنیا رسید که به عنوان یکی از دو توقف گاه فعال در طول جهت حرکت به سمت جنوب است. با طی یک فاصله کوتاه با اتوبوس، بزرگترین جاذبه شهر واقع شده است. مکانی به شکل یک حفره بزرگ که موزه الماس و سرنوشت در آن قرار گرفته است. این موزه، توسط بزرگترین نام در تاریخ معادن اکتشاف الماس به نام د بییرز (De Beers) حمایت می گردد. ورونیکا به عنوان راهنما توضیح داد که چطور یک قرن و نیم قبل، این حفره بزرگ فقط یک تپه معمولی بدون جاذبه خاصی بود؛ و اینکه کشف الماس در دهه 1870 میلادی، باعث شد در مدت بسیار کوتاهی هزاران کاشف معدن که تجهیزات شان فقط شامل بیل و کلنگ معمولی بوده، با امید زیادی به این محل آمدند. با گذشت مدت زمانی در حدود 40 سال، کل صخره کلا محو شد؛ معدن کاوان تقریبا 2700 کیلوگرم الماس را استخراج کردند که این کار باعث ایجاد بزرگترین حفره ایجاد شده به دست بشر در دنیا شد. آن چیزی که امروزه از آن برجا مانده، حفره ای غول پیکر است به طول محیطی 6/1 کیلومتر و به عمق 214 متر. برای دیدن این حفره عظیم، یک سکوی مدرن ایجاد نموده بودند که ورونیکا از روی آن به توضیح جزییات آن می پرداخت. او از آنجا به محلی اشاره نمود که سال گذشته یک سگ در آن افتاده بود. او این ماجرا را این گونه توضیح داد: نجات آن سگ 6 روز طول کشید و 40000 رند (Rand) (واحد پول آفریقای جنوبی برابر با 4960 دلار نیوزیلند) هزینه در بر داشت. از آنجا که مالک اصلی سگ پیدا نشد، اسم آن را کیمبرلایت (Kimberlite) گذاشتند و تا الان نیز در اختیار پلیس نجات دهنده اش واقع شده است. در جای دیگری از این محل، بازدید نمایندگان می توانستند به زیرزمین رفته و وارد یکی از چندین جهت آن شوند؛ آنها در آنجا می توانستند اطلاعات بیشتری در خصوص ایجاد این معدن، حفاری و شکل گیری تجارت الماس به وسیله نمایشگرهای فوق پیشرفته نصب شده در آن بدست آورند. اطلاعات و تصاویر دیگری نیز در خصوص شهر محل زندگی معدن کاوان و چگونگی زندگی آنان در آن موقع ارائه شد. این تصاویر شامل تعدادی ساختمان مانند یک کلیسا که در اروپا ساخته شده و با کشتی به این محل حمل شده بود، مراسم تدفین تهیه نماینده تبلیغات قهوه بدون افزودنی فقط با 37 شیلینگ، ساختمان روزنامه ای به نام الماس و یک باشگاه بوکس با مالکیت یکی از ثروتمندان معدن دار به نام بارنی بارناتو (Barney Barnato) بود. همچنین یک انتشارتی استرالیایی به نام بازوهای استرالیایی که انتشار یافته یا منتسب به یک انسان شاخص به نام استافورد پارکر (Stafford Parker) بود نیز دیده می شد. این محل در حال حاضر به ارائه خوراکی های ارزان قیمت و نوشیدنی می پردازد که البته متاسفانه به نظر می رسید که همگی از همان آفریقای جنوبی باشند. به زودی زمان آن رسید تا به همان قطعه کوچک از تاریخ خودمان، یعنی همان رستوران محل صرف شام و نوشیدنی های خوش طعم بر روی ریل راه آهن برگردیم. بر اساس برنامه ای که مدیر قطار اعلام نموده بود، قطار افتخار آفریقا باید بر مبنای برنامه ریزی سروقت حرکت می کرد چون هوا تقریبا تاریک شده بود و این قطار باید به سمت یک ناحیه تقریبا بیابانی به نام کارو (Karoo) به پیش می رفت.
روز سوم
در روز سوم یا روز آخر از سفر، به محض صرف صبحانه، قطار با توجه به برنامه ریزی قبلی برای ملاقات از یک مکان تاریخی و بسیار جالب دیگر به نام ماتجیس فانتین (Matjiesfontain) توقف کرد. البته توقفگاه اصلی منطقه ای به نام وایت هیل سایدینگ (Whitehill Siding) نام داشت ولی این گونه ترجیح داده شد تا مسافران در مکانی دیگر در میانه راه که هم اکنون در آن واقع هستند پیاده شوند تا کسانی که مشتاق هستند این 5 کیلومتر انتهایی تا روستا را قدم بزنند، این امکان برایشان فراهم گردد. در هنگام سفر، ممکن بود کسی یا کسانی اینطور تصور نمایند که همانند تجهیزاتی مانند تلفن همراه و تلویزیون، وجود یک محل ورزش بسیار مدرن در قطاری به این زیبایی، مورد انتقاد شدید واقع گردد. اما به هرحال وجود این محل بسیار ضروری بود چرا که ممکن بود بسیاری از مسافران به خاطر عدم امکان ورزش کردن، درباره مصرف غذای خود مخصوصا صبحانه تجدید نظر اساسی نمایند. در واقع شاید البته مقدار و نوع ورزش در آنجا، آنچنان چیز خاصی به نظر نرسد و شاید فقط در حد حرکات کششی و گرم کردن ساده باشد ولی در همین حد هم مناسب بود. از همین رو هم ماتجیس فانتین فقط در حد یک باشگاه ورزشی کوچک بود. به وجود آمدن این باشگاه را باید مدیون جیمی لوگان (Jimmy Logan)بود. یک اسکاتلندی بیمار که برای راه آهن دولتی کیپ (Cape) کار می کرد. این شخص در اواخر قرن نوزدهم میلادی به این مکان آمده و پس از مدتی فهمید که شرایط آب و هوایی این محل برای سلامتی او و البته تا حدی برای بدست آوردن دارایی بسیار مفید بود. او در همین مکان ماند و در طول سال ها، با انتقال چوب و آهن مورد احتیاج به اینجا، از جایی که قبلا در آن برای مسافران راه آهن غذا درست می کرد، توانست دهکده ای پیشرفته شامل ساختمان هایی زیبا، خیابان هایی پهن، روشنایی های حاصل از لامپ های چدنی لندن، یک سیستم جمع آوری فاضلاب مدرن و یک منبع تأمین نماینده برق ایجاد کند. امروزه این روستا دارای یک اتوبوس لندنی قرمز، اداره پست، کافی شاپ، یک کلیسا، یک قبرستان تاریخی، دو موزه با ارزش که بیانگر چگونگی انتقال انسان ها به این مکان و به طور اختصاصی در خصوص دوران زندگی شخصی به نام ماری راودون (Marie Rawdon) بود و یک هتل مستعمراتی با شکوه و قدیمی است. در طی جنگ بائر (Boer War)، این روستا محل تجمع نزدیک به 12000 سرباز انگلیسی بود. در همین جا لرد میلنر به یک بیمارستان نظامی منتقل شد. از برج این روستا نیز به عنوان یک پست دیده بانی استفاده می شد. امروزه این روستا بسیار زیبا و دوست داشتنی جلوه می نماید اما تا حدودی هم شاید شبیه یک مکان فراموش شده یا روستای ارواح به نظر برسد. از ماتجیس فانتین هنوز زمان زیادی تا انتها این سفر لوکس به جامانده است. در جهت، قطار از دامنه کوهستان و رودخانه دیدنی هگز (Hex) عبور کرد که در میان دره های زیبای پر از تاکستان و چهار تونل راهنمایی نماینده جاری بود. در گذر از این مناطق، یکی از لذت ها، بیرون بردن سر از پنجره کابین برای تنفس هوای پاک و دلپذیر و دیدن جاذبه های محیط اطراف بود ولی مسلما انجام این کار وقتی قطار به تونل می رسید اصلا توصیه نمی شد.
انتهای سفر
پایان نزدیک منطقه ای به نام پارل (Paarl)، مسافران اولین نما از کوهستان معروف کیپ تاون به نام تیبل (Table) را در دوردست مشاهده کردند. متأسفانه تقریبا در انتهای سفر قرار داشتیم. مدت زمان کوتاهی پس از نوشیدن آخرین چای عصر در ساعت 06:10، قطار در سکوی شماره 24 ایستگاه کیپ تاون متوقف شد. قطار فقط 10 دقیقه تاخیر داشت؛ دقایقی که شاید به خاطر عکاسی صرف شده بود و مسافران برای تنظیم عکس های شان، پشت سر قطار می دویدند. دیگر مسافران قطار Pride of Africa نیز مانند این عکاس، تصاویری بسیار زیبا، چندین دوست جدید و خاطراتی فراموش نشدنی را برای خود به همراه داشتند. حالا باید به این فکر کنیم که تلفن همراهمان را کجا گذاشته ایم؟
اطلاعات مرتبط
برای کسب اطلاعات بیشتر در ارتباط با این سفر می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید: billpeachjourneys.com.au rovosrail.com southafrica.net
روش های سفر به آفریقای جنوبی
از نیوزیلند به سمت ژوهانسبورگ به وسیله سنگاپور با هواپیمایی سنگاپور، خط هوایی کاتای پاسیفیک (Cathay Pacific) به ژوهانسبورگ به وسیله هنگ کنگ، خط هوایی کانتاس (Qantas) به ژوهانسبورگ به وسیله سیدنی. برای این جهتها نیز می توانید به لینک های qantas.com، cathaypacific.com و singaporeair.com مراجعه کنید.
هزینه سفر
این سفر سیاحتی، زیر مجموعه ای است از تورهای مسافرتی بیل پیچ (Bill Peach) که برای مسافران مستقل طراحی شده است. برای سال های 2015-2016، تورهای 12 روزه با حرکت در هر روز و قیمت از 13،900 دلار نیوزیلند برای هر نفر وجود دارد. به علاوه برای سال 2016 حرکت گروهی نیز برای این تور در نظر گرفته شده است. نویسنده این سفرنامه، یکی از مهمانان تور بیل پیچ است. منبع: وب سایت traveller.com.au
منبع: کجارو