پیشنهادات علی مطهری در خصوص برگزاری رفراندوم
به گزارش هدا بلاگ، نشریه حریم امام در گفت و گویی با علی مطهری، نماینده ادوار مجلس، به آنالیز بحث رفراندوم پرداخته است که متن آن در پی می آید:
بحث ما پیرامون همه پرسی یا مراجعه به آراء عمومی یااصطلاحاً رفراندوم است. مستحضرید که در نظام سیاسی ایران، دو سه رفراندوم بیشتر برگزار نشده است. یکی در زمان نخست وزیری مصدق که بحث انحلال مجلس را مطرح نموده بود و یکی هم در تاریخ ششم بهمن سال 1341، در جریان انقلاب شاه و ملت یا انقلاب سفیدکه مربوط به تصویب اصول شش گانه ای بود که شاه اعلام نموده بود. مردم از این تصمیم رضایت نداشتند و حضرت امام هم بیانیه داده بود و آن را یک برنامه از پیش معین شدۀ کندی رئیس جمهور آمریکا دانست. آخرین رفراندوم هم پس از انقلاب برای تأیید نظام جمهوری اسلامی انجام شد. به هر حال می خواهیم ابتدا تعریف رفراندوم و همه پرسی را از زبان حضرت عالی بشنویم و اهمیت و ضرورت برگزاری آن را دریابیم.
تعریف رفراندوم و همه پرسی روشن است. خود کلمه، مفهوم و تعریفش را می رساند. زمانی مسئله همه پرسی به میانمی آید که ساز و کار موجود در قانون گذاری کافی نبوده و در واقع سامانه قانون گذاری کشور قادر به تصمیم گیری نیست و ضروری است که به آراء عمومی مراجعه گردد. البته در قانون اساسی ما آمده که در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیمی توان اِعمال قوه مقننه را به وسیله مراجعه به آراء عمومی وهمه پرسی انجام داد.
روشن است که این اتفاق در زمانی رخ می دهد که تصمیم گیری توسط مجلس با مشکل دچار شده و احتیاج است که رأى مستقیم مردم را بدانیم؛ بنابراین در همه پرسی، مسئله مهم این است که چه موضوعی را بناست به همه پرسی بگذاریم. روشن است که هر موضوعی مناسب این کار نیست. مثلاً مسائل ایدئولوژیک و احکام اسلامی یا مسائل صرفاً تخصصی را که بایدتحت نظر متخصصان باشد نمی توان به همه پرسی گذاشت مگر اینکه متخصصان هم از تصمیم گیری عاجز و موضوع جنبه ملی داشته باشند.
البته این مطلب منوط به این است که مطلعی مردم از آن موضوع به حد نهایی خودش برسد؛ یعنی اگر موضوعی جنبه تخصصی دارد و متخصصان هم نتوانسته اند به اجماع برسند و بنا شده است که به همه پرسی گذاشته گردد، باید صورت مسئله کاملاً برای مردم روشن و منافع و مضار آن شرح داده گردد. مثلاًدر صداوسیما برای یک مدت قابل توجهی باید آن بحث مطرح گردد و موافقان و مخالفان صحبت نمایند تا مردم به همه جوانب آن مسئله مطلع شوند.
به مطلب بسیار خوبی اشاره کردید. بنده متوجه فرمایشات شما هستم که در مسائل تخصصی نباید ورود پیدا کرد و قصد داشتم پس از مطرح کردن چند سؤال، بهاین موضوع بپردازم؛ اما، چون شما اشاره کردید عرض می کنم که گاهی کلیات مسئله خیلی مهم است. بالاخره چهارچوبش را مردم باید تأیید نمایند. آیا ضرورت نمی بینید که برای تصمیم گیری در باب مسائل زیادی مثل مذاکره با آمریکا، انرژی هسته ای و موضوعات اخیرکشور به آراء عموم مردم مراجعه گردد؟ همان طور که عرض کردم، در نظام سیاسی ایران سه رفراندوم داشته ایم. دو مورد قبل از انقلاب و در زمان شاه انجام شد و دیگری اوایل انقلاب، در تأیید نظام جمهوری اسلامی. هرچندماهیت این ها با هم فرق می نماید، اما به هر حال، در شرایط فعلی با موضوعاتی که هست آیا به نظر شما ضرورت برگزاری رفراندوم احساس می گردد یا نه؟
در جایی که واقعاً نظام به یک تصمیم روشن نرسیده باشد و اختلافات بر سر یک موضوع زیاد باشد، به نظرم نمی توان به وسیله مراجعه به آراء عمومی آن مسئله را حل کرد. همان طور که عرض کردم، باید مسائلی خارج از احکام اسلامباشد یا اگر موضوع، تخصصی است و جنبه ملی دارد متخصصان کشور نتوانسته باشند به تصمیم قاطعی برسند. قانون اساسی ما این راه را باز گذاشته است.
فرایند پیشنهاد رفراندوم و تأیید آن در قانون اساسی کشور چگونه است؟
در قانون اساسی ما آمده است که درخواست همه پرسی، باید به تصویب دو سوم نمایندگان مجلس برسد و فرمان همه پرسی، توسط مقام رهبری صادر می گردد و باید به تأیید ایشان برسد. قاعدتاً موضوع همه پرسی باید به وسیله مجلس پیشنهاد گردد، زیرا وقتی می گویند که می خواهند همه پرسی راتصویب نمایند باید موضوع آن تعیین باشد. باید این مراحل راطی کرد.
همان طور که می دانیم یکی از اصول و مؤلفه ها در نظام دموکراتیک همین مراجعه به آراء مردم و همه پرسی است وآن گونه که حضرت عالی اشاره فرمودید، ظاهراً این موضوع در قانون اساسی هم جایگاهی دارد. درستاست؟
بله. اصل پنجاه و نهم دربارۀ همه پرسی است و اصل صد و دهم وظایف و اختیارات مقام رهبری را بیان می نماید. یکی ازاختیارات ایشان فرمان همه پرسی است؛ یعنی رفراندوم باید بافرمان ایشان انجام گردد.
در دوره های قبل از انقلاب، همه پرسی و رفراندوم، به حالت فرمایشی و نمایشی انجام می شد و در واقع یکزنگ سقوط و خطر برای حاکمان بود که البته این زنگ سقوط را ندیدند و نشنیدند. مؤلفه هایی که باعث می گردد یک همه پرسی از آن قاعده خاص خودش خارج گردد و درواقع فرمایشی گردد چیست؟
رفراندومی معتبر و قانونی است که مردم با مطلعی در آن شرکت نمایند و اطلاعات کافی درباره موضوع آن به مردم داده شده باشد و علت و ضرورت همه پرسی برای آن ها معلوم باشد تا مردم باانگیزه لازم وارد میدان شوند. ولی اگر بخواهد حالتی صوری و ساختگی پیدا کند، طبیعی است که اثر معکوس خواهد داشت، آن چنان که در رفراندوم انقلاب شاه و ملت یا انقلاب سفید، روشن بود که یک نمایش است و واقعیت ندارد.
قاعدتاً در کشور ما اگر رفراندومی انجام گردد، یک همه پرسی واقعی و قانونی خواهد بود، ولی همان طور که عرض کردم موضوع رفراندوم مهم است و بایدضرورتش احساس گردد. ما در حال حاضر در جهان کشور هایی مثل سوئیس را داریم که در بسیاری از موضوعات همه پرسی می نمایند و ممکن است در طول سال پنجاه بار همه پرسی داشته باشند. حتی در موضوعات کوچک هم همه پرسی انجام می گردد. مثلاً راجع به اینکه این خیابان از این جهت عبور بکند یا نکند و به طور کلی درباره مسائل شهری، محیط زیست و موضوعاتی از این قبیل به آراء عمومی مراجعه می نمایند. است.
اخیراً در انگلستان دیدیم که برگزیت یعنی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را به رأى گذاشتند و دیدیم که رأى آورد. ولی تعداد مخالفان و موافقان نزدیک به هم بود که موجب تنش های زیادی شد و چند روزی می گردد که انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شده است. این موضوع آثار مثبت و منفی همراه خودش دارد. مثلاً انگلستان، دیگر نمی تواند از بازار اروپا استفاده کند و مسائلی از این قبیل. این موضوع مسئله مهمی بوده که این کشور عضو اتحادیه اروپا باشد یا نباشد. چنین مسائلی برای همه پرسی خوب است.
یا فرض کنید که در زمان شاه، وقتی بحرین از ایران جدا شد، می توانستند این موضوع را به همه پرسی بگذارند و ببینند که آیا مردم راضی هستند که این کار انجام گردد یا نه. ولی دیدیم که رژیم شاه خودش به طور مستقل این کار را انجام داد و قسمتی از خاک ایران جدا شد؛ لذا موضوع رفراندوم بسیار مهم است.
به هر حال، گاهی ممکن است ضعف از مجلس و قانون گذاران باشد و شاید گاهی سیستم نخواهد راه را باز کند. اینجا چه باید کرد؟ مثلاً در بحث اف ای تی اف که چند وقت پیش صحبت خوبی راجع به آن داشتید، آیا نباید وقتی کار به بن بست رسیده است به مردم مراجعه نمایند و ببینند اساساً مردم موافق نپیوستن ما به این گروه ویژه اقدام اقتصادی هستند یا نه؟ می خواهم کمی شفاف تر راجع به این موضوع صحبت کنید.
مسائلی مانند پیوستن یا نپیوستن به اف ای تی اف و یا توافق برجام تا حد زیادی تخصصی هستند، ولی مسئله این است که اگر بنا باشد اختلافات درباره این موضوعات به جایی برسد که کشور دچار بن بست گردد و منافع کشور به خطر بیفتد و لازم باشد که زودتر تکلیف این موضوع روشن گردد، من فکر می کنم که می گردد این گونه مسائل را هم به همه پرسی گذاشت.
مصداق مسئله بسیار مهم اقتصادی که در قانون اساسی آمده است، می تواند مسئله اف ای تی اف باشد و مصداق مسئله بسیار مهم سیاسی می تواند رابطه با آمریکا باشد. رابطه، نه مذاکره. در واقع، تکلیف مذاکره معلوم است؛ یعنی در یک شرایطی صلاح نیست و در یک شرایطی ممکن است صلاح باشد. ولی بحث رابطه، یک موضوع کلی تر است. در قانون اساسی آمده است که در مسائل بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می توان رفراندوم و همه پرسی داشت. در حال حاضر، در خصوص مسائل اجتماعی و فرهنگی مصداقی به خاطر نمی آورم که موضوعی لازم به همه پرسی باشد.
در کل، ثمرات، برکات و اثرات یک همه پرسی ایدئال، با توجه به مؤلفه هایی که حضرت عالی فرمودید، چه خواهد بود و برای کشور و آینده مردم چه نتایجی خواهد داشت؟
با وارد کردن مردم در سرنوشت خودشان، اعتماد آن ها به نظام سیاسی کشور بیشتر می گردد. احساس مشارکت می نمایند و همکاری بیشتری با حکومت خواهند داشت. به نظر من همه پرسی نوعی نشاط سیاسی ایجاد می نماید و از این منظر هم آثار خوبی دارد و در نهایت، کشور را در جا هایی از بن بست خارج می نماید.
ممکن است که سیاسیون، در اثر رقابت شدیدی که با هم دارند و احیاناً در اثر لجاجت و بی تقوایی، گاهی نتوانند به توافق درباره یک مسئله بسیار مهم اقتصادی یا سیاسی برسند. اینجا مراجعه به آراء مردم می تواند مفید باشد، البته به شرطی که صورت مسئله کاملاً برای مردم روشن و اطلاعات کافی به آن ها داده شده باشد. صداوسیما هم باید به طور فعال و بی طرف وارد عمل گردد، نه به این صورت که افراد درباره هیچ موضوعی در قالب مخالف و موافق نتوانند صحبت نمایند و هر موضوعی صرفاً مطابق موضع رسمی کشور مورد بحث قرار گیرد.
خیلی موضوعات وجود دارند که تنها از دهان یک گروه و یک صنف بیرون می آیند و ممکن است گروه اندکی موافق باشند و جمع کثیری مخالف آن باشند. آیا این احتمال وجود دارد که شرایط پیش از انقلاب در رفراندومی که شاه برگزار کرد در ایران بعد از انقلاب هم به وجود بیاید؟ اگر این احتمال وجود دارد، راه برون رفت از آن چیست؟
بعید می دانم که اساساً چنین تهدیدی وجود داشته باشد.
بحث نظارت استصوابی، شخصیت های بزرگی ازجمله حضرت عالی را از جهت خدمت به مردم در مجلس محروم می نماید. گروه اندکی می گویند که این شخص خوب است یا نه، اما جمع کثیری از مردم به طور شفاف مخالف آراء آن ها هستند و به کشور ضربات زیادی وارد نموده است؛ آیا این موضوع می تواند یکی از مصادیق رفراندوم باشد؟
بله. به نظر من، این هم می تواند به رأى مردم گذاشته گردد که آیا نظارت شورای نگهبان بر انتخابات، صرفاً شامل مسائل اقتصادی و اخلاقی کاندیدا ها است یا اینکه شامل انتقاد و اظهارنظر نیز می گردد؟ یعنی صورت مسئله باید برای مردم شرح داده گردد که راجع به چه چیزی رأى می دهند؛ زیرا این یک مسئله شرعی و جزو احکام دین نیست. مسئله ای تخصصی هم نیست که بگوییم مردم حق اظهار نظر ندارند. در واقع موضوعی است که هر شهفرایند عادی هم می تواند درباره اش اظهار نظر کند؛ لذا این مسئله هم با توجه به اینکه مشکلاتی برای کشور ایجاد نموده، می تواند یک موضوع همه پرسی باشد.
منبع: فراروکهن پارس: کهن پارس | مجله همه پارسی زبان های دنیا
bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا