همه چیز درباره نقاشی مونا لیزا و ماجراهایش
به گزارش هدا بلاگ، بیش از 500 سال پیش، هنرمندی نابغه، بانویی را به تصویر کشید که یکی از بحث انگیزترین آثار هنری جهان شد. همه چیز دربارۀ این بانو مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از زیبایی ظاهری اش تا لبخند اسرارآمیز و چشم هایی که درعین معصومیت، شیطنتی نهفته دارند. شاید در زمان خلق این اثر، به ذهن لئورنادو داوینچی خطور نمی کرد که تابلوی مونا لیزا، روزی چنان مشهور شود که کارشناسان قادر نباشند برای آن نرخ تعیین کنند، اما چنین شد و امروز مونا لیزا یکی از باارزش ترین و در عین حال پربازدیدترین نقاشی های جهان است. اثری که همواره در جهانیی از اسرار و رموز و حدسیات بوده است.
مونا لیزا کوتاه شدۀ مادونا لیزا به معنی بانوی من لیزا است. در نتیجه، نوشتار درست این کلمه در انگلیسی Monna Lisa است و Mona Lisa غلط مصطلحی است که جای نوشتار درست را گرفته است. البته این تابلو را به نام لبخند ژاکوند هم می شناسند که علت آن در بخش های بعدی، توضیح داده خواهد شد.
مادونا لیزا که بود؟
هویت اصلی مادونا لیزا، سوژۀ این نقاشی، یکی از دلایل شهرت این تابلو است. در واقع، هیچ قطعیتی دربارۀ هویتِ بانوی در تصویر وجود ندارد. آنچه مطرح شده، حدسیات و نظریاتی است که کارشناسان و متخصصین اعلام کرده اند. برخی از این نظریات اعتبار بیشتر و برخی اعتبار کمتری دارد. در این بخش نظریاتی را می بینید که بیشترین اعتبار را میان اهالی هنر کسب کرده است.
در نوشتۀ زندگی نامه نویسِ مشهور ایتالیایی، جیورجیو وازاری (Giorgio Vasari)، می خوانیم که تاجری به نام فرانچسکو دی بارتولومیو دِل ژوکوندو (Francesco di Bartolomeo del Giovando) این تابلو را سفارش داده است. او از داوینچی خواسته تا لیزا گراردینی (Lisa Gherardini)، همسرش، را نقاشی کند. با توجه به اینکه نام دوم تابلو دِل ژوکوندا است، این نظریه اعتبار بیشتری گرفت. به پشتوانۀ این نظریه است که تابلو لبخند ژاکوند نیز نامیده شد.
مشکل اینجاست که در زمان مرگ داوینچی، تابلو در استدیوی او بوده است. در نتیجه، این سوال پیش می آید که اگر این اثر سفارشی بوده، چرا به دِل ژوکوندو تحویل داده نشده است؟ دانشمندان تلاش کردند با پیدا کردن لیزای واقعی و استفاده از آزمایش ها و اسنکن های مدرن، چهرۀ او را بازسازی و با نقاشی داوینچی مقایسه کنند. متاسفانه، این تلاش ها هنوز به جایی نرسیده و نتایج قابل توجهی نداشته است.
دو نظریۀ معروف دیگر در این زمینه وجود دارد که همه گیری و محبوبیت نظریه اول را ندارند. برخی معتقدند که مونا لیزا، تصویر مادر لئوناردو داوینچی است. یکی از طرفداران این نظریه، زیگموند فروید، عصب شناس و روانشناسِ مشهور اتریشی است. فروید معتقد است لبخند مونا لیزا، تصویری از ناخودآگاه داوینچی و انعکاسی از لبخندِ مادر نقاش است. دیگران معتقدند که اثر، تصویرِ خود نقاش است که در چهرۀ زنی پنهان شده. شباهت ویژگی های ظاهریِ داوینچی با مونا لیزا، به این نظریه اعتبار داده است. البته هیچ قطعیتی برای هیچ کدام از این نظریات وجود ندارد.
داوینچی جادوی دِل ژاکوندا را آغاز می کند
داوینچی به تصویر کشیدن بانوی من لیزا را در سال 1503، آغاز کرد. در این زمان، او 51 ساله بود. به انتها رساندن آن اما تا سال 1519 که داوینچی از دنیا می رود، ادامه داشته است. آنچه مشخص است، داوینچی در طول این 16 سال، همواره تغییراتی را در تابلو اعمال می کرده. لایه های مختلفِ رنگی و تفاوتِ سبک که مشخصۀ سال های واپسین این هنرمند است، بهترین گواه این ادعا است.
این تابلو به جای بوم، روی چوب کشیده شده و داوینچی از رنگ و روغن استفاده کرده است. مونا لیزا نمادی از نبوغ داوینچی در محوکاری (sfumato) است. محوکاری، روشی در برجسته نمایی است و هنرمندانی که از این روش استفاده می کنند، حدود قاطع نداشته و با رنگ سایه ها، حدود را مشخص می کنند. به علاوه، سه رخ نشستنِ سوژۀ نقاشی، ابداعِ داوینچی بوده و پیش از آن مشاهده نشده است. اگر تصویر را به تنهایی ببینید، احساس می کنید که تابلوی بزرگی پیش روی شماست. این درحالی است که تابلو تنها 77 در 53 سانتی متر است و 8 کیلوگرم وزن دارد.
سفری که از ایتالیا آغاز و به فرانسه ختم شد
همان طور که گفته شد، داوینچی این کار را در سال 1503 آغاز کرد. در این تاریخ، داوینچی در ایتالیا زندگی می کرد اما جزو نقاشان دربار فرانسه هم بود. بعد از مرگ داوینچی، پادشاه فرانسوای اول، پادشاه فرانسه، مونا لیزا را از شاگردان این هنرمند خریداری می کند. از آن تاریخ، مونا لیزا، بخشی از مجموعۀ آثارِ هنریِ دربار فرانسه می شود. بعد از انقلاب فرانسه، انقلابیون مونا لیزا و باقی آثار ارزشمند را مصادره می کنند. قبل از اینکه این اثر را به موزۀ لوور بسپارند، این تابلو در اتاق خواب ناپلئون قرار داشته.
چطور می توان به حضور مونا لیزا رسید؟
اگر می خواهید تابلوی مونا لیزا یا لبخند ژاکوند را ببینید، باید به پاریس رفته و از موزۀ لوور بازدید کنید. مونا لیزا در لوور اتاق شخصی خود را دارد. البته به دلیل تعداد بالای بازدیدکنندگان، شما فقط سی ثانیه فرصت دارید تا از تابلو لذت ببرید. هرچند که آمارهای موزه نشان می دهد، بازدیدکنندگان به طور میانگین 15 ثانیه برای تابلو وقت می گذارند. تا قبل از همه گیری کوید19 و محدود شدن سفرها، مونا لیزا روزانه بیش از 1500 بازدیدکننده داشت. با اینکه در این موزه بیش از 6000 تابلوی نقاشی وجود دارد اما تقریبا 90 درصد بازدیدکنندگان سراغ مدونا لیزا می فرایند.
سرقتی که به شهرت انجامید
مونا لیزا یک اثر هنری ارزشمند است و در این ارزش هیچ شکی نیست. با وجود اینکه تا سال 1911، مونا لیزا یکی از آثارِ مهمِ موزۀ لوور بود، اما در این سال اتفاقی افتاد که سرنوشت تابلو را تغییر داد. در این سال بود که تابلو به راحتی از موزه لوور سارقیده شد. جالب اینجاست که 48 ساعت طول کشید تا مسئولان موزه متوجه ناپدید شدن آن شوند. پس از این اتفاق، مدیرِ بخشِ نقاشی های موزه استعفا داد و پیکاسویِ نقاش و آپولینرِ شاعر که جزو مظنونینِ سرقت تابلو بودند، دستگیر شدند. پیکاسو سابقۀ خرید و فروش آثار هنری داشت و به همین دلیل جزو مظنونین بود. البته، طولی نکشید تا هر دو هنرمند مدتی بعد آزاد شدند.
دو سال از سرقت گذشت و هیچ سرنخی از تابلو پیدا نشد، تا اینکه در ایتالیا، یک دلال هنری با مسئولین تماس گرفت و گفت که شخصی سعی کرده تابلوی مونا لیزا را به او بفروشد. مسئولین به سرعت وارد عمل شده و سارق دستگیر شده و هویتش فاش می شود. وینچنزو پروگیا (Vincenzo Peruggia) یک ایتالیایی ِ ساکن فرانسه بود که برای مدت کوتاهی در موزه لوور کار می کرده است. وینچنزو برای آثار هنری محفظۀ شیشه ای می ساخته. یکی از این تابلوها مونا لیزا بود. وینچنزو با همکاری دو نفرِ دیگر، شبانه تابلو را برداشته و در کمدی پنهان می کنند. آنها روز بعد و درست جلوی چشم همۀ بازدیدکنندگان و کارمندان، بدون اینکه کسی متوجه شود، تابلو را از موزه خارج می کنند.
پس از پیدا شدن، مونا لیزا در موزه های مختلف در ایتالیا به نمایش درآمد و سپس به فرانسه تحویل داده شد. داستان سرقت و گم شدنِ 2 سالۀ تابلو باعث شد که مونا لیزا بیش از پیش مشهور شود.
مونا لیزا برای مدتی ممنوع الخروج می شود
بعد از حادثۀ سرقت، مسئولین موزه به هیچ وجه حاضر نبودند، حتّی برای لحظه ای، تابلو را از موزه خارج کنند. اما جنگ دنیای و نگرانی برای امنیت موزه باعث شد تا در طول جنگ آن را به مکان امنی در حومۀ شهر پاریس منتقل کنند. پس از آن هم، در سال 1963 و به درخواست ژاکلین کندی (Jacqueline Kennedy)، تابلو برای نمایش در موزۀ متروپولیتن به آمریکا برده می شود. مونا لیزا، 6 هفته در این موزه به نمایش گذاشته شد و روزانه 40 هزار نفر بازدیدکننده داشت. تابلو یک بار دیگر در سال 1974 برای نمایش به ژاپن و روسیه فرستاده شد.
به دِل ژاکوندا حمله می شود
در مدتی که مونا لیزا در لوور به نمایش گذاشته شده، بارها مورد حمله قرار گرفته است. البته به دلیل شیشۀ محافظتی این حملات صدمۀ زیادی به تابلو وارد نکردند اما در هر حال باعث شدند که مسئولین موزه، وقت و هزینۀ بیشتری برای ایمن تر کردن شرایط نگهداری تابلو صرف کنند. امروز، محفظۀ نگهداری تابلو، از شیشۀ ضدگلوله ساخته شده و نفوذ در آن بسیار سخت است.
اولین بار در سال 1965، فردی به روی تابلو اسید می پاشد. چند هفته بعد، فرد دیگری با سنگ به آن حمله می کند. در سال 1974 هم، زنی با اسپری قرمز به محفظه حمله می کند تا به نحوه نصب تابلو که باعث می شد معلولین نتوانند تابلو را ببینند، اعتراض کند. البته نباید حملۀ سال 2009 را فراموش کرد. زنی روس، که با مهاجرتش به فرانسه مخالفت کرده بودند، یک لیوان به سمت مونا لیزا پرتاب کرد.
نکاتی جالب دربارۀ مونا لیزا
مالکیت این تابلو با دولت فرانسه است و طبق حقوق مالکیت این کشور، نمی توان آن را خرید یا فروخت.
در سال 1852، هنرمندی فرانسوی به نام Luc Maspero برایِ زن اسرارآمیزِ این تابلو خودکشی کرد. او خود را از طبقۀ چهارمِ هتل محل اقامتش بیرون انداخت. در نامۀ خودکشی نوشته شده: سالهاست که ناامیدانه با لبخند او زندگی می کنم، دیگر ترجیح می دهم بمیرم.
از زمان نمایش در لوور، مونا لیزا، نامه های عاشقانۀ بسیاری دریافت کرده است. او امروز صندوق پستی خاص خود را دارد و نامه های عاشقانه، به آدرس شخصی اش ارسال می شوند.
مونا لیزا، ابرو و مژه ندارد که باعث شده بود برخی اثر را نیمه تمام بدانند. البته که ابروها و مژه های کمرنگ، در روزگاری که داوینچی زندگی می کرده، مد به حساب می آمده. با پیشرفت دستگاه های اسکن، کارشناسان متوجه شدند که مونالیزا قبلا مژه و ابروهای روشنی داشته که احتمالا در بازسازی ها و پاکسازی های اجرا شده پاک شده است.
در سال 1910، فرد دیگری جلوی تابلوی مونا لیزا اقدام به خودکشی کرد.
در تحلیل صورت مونا لیزا مشخص شده است که او 83 درصد راضی است و 9 درصد نفرت و 2 درصد عصبانیت در چهره اش دیده می شود.
در دنیا پدیده ای به نام توهم مونا لیزا وجود دارد که باعث می شود احساس کنید چشم های شخصیتِ داخل نقاشی، حرکت شما را دنبال می کند.
تابلوی مونا لیزا، اثری شگفت انگیز و شاهکار است که منبع الهام هنرمندان بسیاری بوده. هرچند که هیچ کس نمی تواند منکر ارزش هنری این اثر شود، اما شاهکارهای هنری بی شماری هستند که هیچ کدام به اندازۀ این بانوی مسحورکننده، مشهور نیستند. عوامل بسیاری در این شهرت تاثیر دارد که ارزش هنری آن، فقط بخشی از این عوامل است. داستان این تابلو از زمانی که خلق شد تا به امروز، به اندازۀ ارزش هنری آن، مورد توجه بوده است و مونا لیزا را به یکی از جنجالی ترین و پرطرفدارترین آثار هنری دنیا تبدیل کرده است.
منبع: گردشبانگروه ساختمانی آبان: گروه ساختمانی آبان: بازسازی ساختمان و تعمیرات جزئی و کلی و طراحی ویلا و فضای سبز و روف گاردن، طراحی الاچیق، فروش درب های ضد سرقت را از ما بخواهید.